معنی فارسی optimacy
B1بهینه بودن، کیفیت یا حالتی است که در آن بیشترین کارایی و اثر بخشی حاصل میشود.
The state or quality of being optimal or most effective.
- NOUN
example
معنی(example):
به دلیل بهینه بودن راه حل، تیم از آن تقدیر کرد.
مثال:
The optimacy of the solution was praised by the team.
معنی(example):
ما باید به ارزیابی بهینه بودن استراتژی فعلیمان بپردازیم.
مثال:
We need to assess the optimacy of our current strategy.
معنی فارسی کلمه optimacy
:
بهینه بودن، کیفیت یا حالتی است که در آن بیشترین کارایی و اثر بخشی حاصل میشود.