معنی فارسی orangoutang
B1نوعی میمون بزرگ و هوشمند که در جنگلهای آسیای جنوب شرقی زندگی میکند.
A large, reddish-brown ape native to the forests of Southeast Asia.
- NOUN
example
معنی(example):
اورانگوتان اغلب بهعنوان حیوانی تنبل برداشت میشود.
مثال:
The orangoutang is often misunderstood as a lazy animal.
معنی(example):
تلاشهای حفاظتی برای محافظت از اورانگوتان مهم است.
مثال:
Conservation efforts are important to protect the orangoutang.
معنی فارسی کلمه orangoutang
:
نوعی میمون بزرگ و هوشمند که در جنگلهای آسیای جنوب شرقی زندگی میکند.