معنی فارسی orchestra seat

B2

صندلی‌هایی که در قسمت جلو و نزدیک به صحنه در یک سالن کنسرت قرار دارند.

A seat located in the part of the theater closest to the stage.

example
معنی(example):

من یک صندلی ارکستری برای کنسرت خریدم.

مثال:

I bought an orchestra seat for the concert.

معنی(example):

صندلی ارکستری دید بسیار خوبی از هنرمندان به شما می‌دهد.

مثال:

The orchestra seat gives you a great view of the performers.

معنی فارسی کلمه orchestra seat

: معنی orchestra seat به فارسی

صندلی‌هایی که در قسمت جلو و نزدیک به صحنه در یک سالن کنسرت قرار دارند.