معنی فارسی orchestrally

B1

به طور ارکسترال، به حالتی اشاره دارد که در آن موسیقی با ارکستر اجرا می‌شود.

In a manner that pertains to or is characteristic of an orchestra.

example
معنی(example):

این قطعه به صورت ارکسترال اجرا شد تا تأثیر عاطفی آن را افزایش دهد.

مثال:

The piece was performed orchestrally to enhance its emotional impact.

معنی(example):

موسیقی به صورت ارکسترال جریان داشت و حس‌های تماشاگران را دربر گرفت.

مثال:

The music flowed orchestrally, enveloping the audience's senses.

معنی فارسی کلمه orchestrally

: معنی orchestrally به فارسی

به طور ارکسترال، به حالتی اشاره دارد که در آن موسیقی با ارکستر اجرا می‌شود.