معنی فارسی ordinarier
B2اورسیناریه، شخصی است که مسئولیت نظارت بر امور مربوط به حوزه اورسیناریه را بر عهده دارد.
One who holds a position of authority within an ordinariate.
- NOUN
example
معنی(example):
یک اورسیناریه بر اداره اورسیناریه نظارت می کند.
مثال:
An ordinarier oversees the administration of the ordinariate.
معنی(example):
اورسیناریه باید اطمینان حاصل کند که تمام مقررات رعایت میشوند.
مثال:
The ordinarier must ensure that all regulations are followed.
معنی فارسی کلمه ordinarier
:
اورسیناریه، شخصی است که مسئولیت نظارت بر امور مربوط به حوزه اورسیناریه را بر عهده دارد.