معنی فارسی ordinee
B1ordinee به معنای یک سند یا مدرکی است که برای سازمان یا ساختار چیزی طراحی شده است.
A document or record that is organized for a specific purpose.
- OTHER
example
معنی(example):
ordinee به درستی سازماندهی شده بود.
مثال:
The ordinee was properly organized.
معنی(example):
او هفته گذشته سند ordinee را دریافت کرد.
مثال:
She received the ordinee document last week.
معنی فارسی کلمه ordinee
:
ordinee به معنای یک سند یا مدرکی است که برای سازمان یا ساختار چیزی طراحی شده است.