معنی فارسی organismic
B1مربوط به ارگانیسمها و ویژگیها و تعاملات آنها را توصیف میکند.
Relating to organisms and their interactions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سطح پیچیدگی ارگانیسمی برای درک تکامل ضروری است.
مثال:
The organismic level of complexity is essential to understand evolution.
معنی(example):
مطالعات در مورد تعاملات ارگانیسمی اطلاعات زیادی درباره اکوسیستمها افشا میکند.
مثال:
Studies on organismic interactions reveal much about ecosystems.
معنی فارسی کلمه organismic
:
مربوط به ارگانیسمها و ویژگیها و تعاملات آنها را توصیف میکند.