معنی فارسی organismal
B1مربوط به ارگانیسم، به موجودات زنده و ویژگیهای آنها اشاره دارد.
Pertaining to an organism or its characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند رفتار ارگانیسمها را در گونههای مختلف مطالعه کرد.
مثال:
The scientist studied the organismal behavior of different species.
معنی(example):
خصوصیات ارگانیسمها میتواند بهطور قابل توجهی در یک جمعیت متفاوت باشد.
مثال:
Organismal traits can vary significantly in a population.
معنی فارسی کلمه organismal
:
مربوط به ارگانیسم، به موجودات زنده و ویژگیهای آنها اشاره دارد.