معنی فارسی organoid
B2ارگانوئید به ساختاری اطلاق می‌شود که شبیه به اندام واقعی است و می‌توان آن را در آزمایشگاه رشد داد.
A three-dimensional structure derived from stem cells that resembles an organ.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
An organelle
معنی(noun):
A mass of cells, either artificially grown in vitro to simulate an organ or an abnormal mass that resembles an organ in structural appearance or qualities, such as a tumour
adjective
معنی(adjective):
Resembling an organ of the body
example
معنی(example):
یک ارگانوئید ساختار یک اندام را شبیه‌سازی می‌کند.
مثال:
An organoid mimics the structure of an organ.
معنی(example):
محققان از ارگانوئیدها برای مطالعه بیماری‌ها استفاده می‌کنند.
مثال:
Researchers use organoids to study diseases.
معنی فارسی کلمه organoid
:
ارگانوئید به ساختاری اطلاق می‌شود که شبیه به اندام واقعی است و می‌توان آن را در آزمایشگاه رشد داد.
