معنی فارسی organotherapy
C1درمانی که در آن از اندامهای جانوری به منظور درمان بیماریها استفاده میشود.
A form of therapy that uses animal organs to promote healing.
- noun
noun
معنی(noun):
The therapeutic use of the endocrine organs (or glandular extracts) of animals
example
معنی(example):
ارگانو درمانی شامل استفاده از اندامهای حیوانی برای درمان بیماریها است.
مثال:
Organotherapy involves the use of animal organs to treat diseases.
معنی(example):
برخی از پزشکان به فواید ارگانو درمانی معتقدند.
مثال:
Some practitioners believe in the benefits of organotherapy.
معنی فارسی کلمه organotherapy
:
درمانی که در آن از اندامهای جانوری به منظور درمان بیماریها استفاده میشود.