معنی فارسی organophosphate
B2مشتقاتی که شامل فسفر و کربن هستند و در کشاورزی و مواد شیمیایی به کار می‌روند.
A class of chemicals that contain phosphorus and are used as insecticides.
- noun
noun
معنی(noun):
Any ester of phosphoric acid or its derivatives, especially one used as an insecticide or herbicide.
example
معنی(example):
مشتقات ارگانوفسفات برای کنترل آفات در کشاورزی استفاده می‌شوند.
مثال:
Organophosphate pesticides are used to control pests in agriculture.
معنی(example):
سمّیت ترکیبات ارگانوفسفات نگرانی‌های بهداشتی را به همراه دارد.
مثال:
The toxicity of organophosphate compounds raises health concerns.
معنی فارسی کلمه organophosphate
:
مشتقاتی که شامل فسفر و کربن هستند و در کشاورزی و مواد شیمیایی به کار می‌روند.
