معنی فارسی organule

B1

اورگانول به ساختارهای کوچک درون سلول گفته می‌شود که مسئول انجام وظایف خاص هستند.

A small organ or functional unit within a larger biological structure, especially within cells.

example
معنی(example):

اورگانول یک ارگان یا ساختار کوچک درون یک سلول است.

مثال:

An organule is a small organ or structure within a cell.

معنی(example):

هر اورگانول یک عملکرد خاص دارد که برای بقا سلول ضروری است.

مثال:

Each organule serves a specific function that is essential for the cell's survival.

معنی فارسی کلمه organule

: معنی organule به فارسی

اورگانول به ساختارهای کوچک درون سلول گفته می‌شود که مسئول انجام وظایف خاص هستند.