معنی فارسی originant
B1آنچه که نخستین یا اصلی است و به عنوان منبع یا مبدا به حساب میآید.
Relating to or being the source; an original or primary cause or source.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ایدههای اولیه برای پروژه از فلسفههای باستانی نشأت گرفت.
مثال:
The originant ideas for the project came from ancient philosophies.
معنی(example):
آنها به بررسی عوامل بنیادی که فرهنگ را تحت تأثیر قرار داده، پرداختند.
مثال:
They studied the originant factors that influenced the culture.
معنی فارسی کلمه originant
:
آنچه که نخستین یا اصلی است و به عنوان منبع یا مبدا به حساب میآید.