معنی فارسی ornamentations

B1

تزیینات، عناصر یا ویژگی‌هایی که برای زیباتر کردن یا تأکید بر چیزی به کار می‌روند.

Decorative features or embellishments added to something to enhance its appearance.

example
معنی(example):

درخت با تزیینات زیبا تزئین شده بود.

مثال:

The tree was decorated with beautiful ornamentations.

معنی(example):

هنرمندان معمولاً از تزیینات در آثار خود استفاده می‌کنند.

مثال:

Artists often use ornamentations in their work.

معنی فارسی کلمه ornamentations

: معنی ornamentations به فارسی

تزیینات، عناصر یا ویژگی‌هایی که برای زیباتر کردن یا تأکید بر چیزی به کار می‌روند.