معنی فارسی oronasal
B1اورونازال، مربوط به ناحیهای که دهان و بینی را دربر میگیرد.
Relating to both the mouth and the nasal passages.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حفره اورونازال دهان و بینی را به هم متصل میکند.
مثال:
The oronasal cavity connects the mouth and nose.
معنی(example):
جریان هوای اورونازال در تولید گفتار مهم است.
مثال:
Oronasal airflow is important in speech production.
معنی فارسی کلمه oronasal
:
اورونازال، مربوط به ناحیهای که دهان و بینی را دربر میگیرد.