معنی فارسی orphically
C2به طرز خاصی اشاره دارد که به فلسفه و شیوۀ تفکر اورفئوسی مرتبط است.
In a manner relating to the beliefs and teachings associated with Orpheus, often with mystic implications.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور اورفیکال دربارهٔ ماهیت روح و زندگی پس از مرگ صحبت کرد.
مثال:
He spoke orphically about the nature of the soul and the afterlife.
معنی(example):
هنر الهام گرفته از اورفیکال، دیدگاههای متداول دربارهٔ وجود را به چالش کشید.
مثال:
The orphically inspired art challenged conventional views of existence.
معنی فارسی کلمه orphically
:
به طرز خاصی اشاره دارد که به فلسفه و شیوۀ تفکر اورفئوسی مرتبط است.