معنی فارسی oscillational

B1

مربوط به نوسان، حالتی از حرکت یا تغییر که به طور منظم تکرار می‌شود.

Relating to oscillation, a recurring motion or change.

example
معنی(example):

رفتار نوسانی سیستم می‌تواند به صورت ریاضی مدل‌سازی شود.

مثال:

The oscillational behavior of the system can be modeled mathematically.

معنی(example):

در فیزیک، پدیده‌های نوسانی برای درک مکانیک موج مورد بررسی قرار می‌گیرند.

مثال:

In physics, oscillational phenomena are studied to understand wave mechanics.

معنی فارسی کلمه oscillational

: معنی oscillational به فارسی

مربوط به نوسان، حالتی از حرکت یا تغییر که به طور منظم تکرار می‌شود.