معنی فارسی oscillometry
B1اوسیلوکتری، علم اندازهگیری و تجزیه و تحلیل سیگنالهای متناوب.
The study and analysis of oscillating signals, often using oscillographs.
- NOUN
example
معنی(example):
اوسیلوکتری برای تجزیه و تحلیل سیگنالهای متغیر زمانی ضروری است.
مثال:
Oscillometry is essential for analyzing time-varying signals.
معنی(example):
ما در دوره مهندسی الکترونیک خود با اوسیلوکتری آشنا شدیم.
مثال:
We learned about oscillometry in our electrical engineering course.
معنی فارسی کلمه oscillometry
:
اوسیلوکتری، علم اندازهگیری و تجزیه و تحلیل سیگنالهای متناوب.