معنی فارسی oscitancy

B1

اوسیتانس، حالتی که در آن فرد یا گروهی از افراد حالت خواب‌آلودگی و عدم توجه را تجربه می‌کنند.

The state of being drowsy or inattentive, often affecting a group in a shared environment.

example
معنی(example):

اوسیتانس در اتاق در طول جلسه طولانی قابل احساس بود.

مثال:

The oscitancy in the room was palpable during the long meeting.

معنی(example):

اوسیتانس او نشان می‌داد که به استراحت بیشتری نیاز دارد.

مثال:

Her oscitancy indicated she needed more rest.

معنی فارسی کلمه oscitancy

: معنی oscitancy به فارسی

اوسیتانس، حالتی که در آن فرد یا گروهی از افراد حالت خواب‌آلودگی و عدم توجه را تجربه می‌کنند.