معنی فارسی ossianic
B2مربوط یا مشابه به آثار اوسین؛ معمولا به لحاظ احساسی و شاعرانه.
Pertaining to or reminiscent of Ossian, often characterized by a romantic and emotional tone.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موضوعات اوسیانیک در نوشتههای او، دیدگاه رمانتیک او از طبیعت را بازتاب میدهد.
مثال:
The ossianic themes in his writings reflect a romantic view of nature.
معنی(example):
او از تأثیرات اوسیانیک در قطعات موسیقی کلاسیک قدردانی کرد.
مثال:
She appreciated the ossianic influences in the classical music pieces.
معنی فارسی کلمه ossianic
:
مربوط یا مشابه به آثار اوسین؛ معمولا به لحاظ احساسی و شاعرانه.