معنی فارسی ossianize

B2

عملی که در آن یک اثر ادبی را با ویژگی‌های اوسیان، به‌ویژه در احساسات و تصویرسازی غنی می‌کند.

To infuse a literary work with characteristics reminiscent of Ossian, particularly in emotional and rich imagery.

example
معنی(example):

نویسنده قصد دارد روایت خود را اوسیانیزه کند تا احساسی از عظمت القا کند.

مثال:

The writer aims to ossianize his narrative to evoke a sense of grandeur.

معنی(example):

اوسیانیزه کردن یک داستان به معنای تزریق آن با یک لحن رمانتیک و دلگیر است.

مثال:

To ossianize a story means to infuse it with a romantic and melancholic tone.

معنی فارسی کلمه ossianize

: معنی ossianize به فارسی

عملی که در آن یک اثر ادبی را با ویژگی‌های اوسیان، به‌ویژه در احساسات و تصویرسازی غنی می‌کند.