معنی فارسی ossifrage
B1استخوانخور به پرندهای اطلاق میشود که عادت به تغذیه از استخوانها دارد.
A bird known for feeding on bones.
- NOUN
example
معنی(example):
پرنده استخوانخور به خاطر تغذیه از استخوانها شناخته شده است.
مثال:
The ossifrage is known for feeding on bones.
معنی(example):
یک پرنده استخوانخور را میتوان در مناطق دورافتاده مشاهده کرد.
مثال:
An ossifrage can be seen scavenging in remote areas.
معنی فارسی کلمه ossifrage
:
استخوانخور به پرندهای اطلاق میشود که عادت به تغذیه از استخوانها دارد.