معنی فارسی ossifrangent

B1

استخوان‌شکن به ابزاری اطلاق می‌شود که برای شکست و خرد کردن استخوان‌ها طراحی شده است.

Referring to a tool designed to break and crush bones.

example
معنی(example):

از ابزار استخوان‌شکن برای شکستن استخوان‌ها استفاده شد.

مثال:

An ossifrangent tool was used to break the bones.

معنی(example):

آنها ابزارهای استخوان‌شکن را در محل باستان‌شناسی کشف کردند.

مثال:

They discovered ossifrangent artifacts at the archaeological site.

معنی فارسی کلمه ossifrangent

: معنی ossifrangent به فارسی

استخوان‌شکن به ابزاری اطلاق می‌شود که برای شکست و خرد کردن استخوان‌ها طراحی شده است.