معنی فارسی ostentous
B2شدت و مفرطی از نمایش برای جلب توجه یا تحسین.
Excessively conspicuous; showing off.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بروز ثروت جلب توجه کننده او خجالتآور بود.
مثال:
His ostentous display of wealth was embarrassing.
معنی(example):
تزئینات جلب توجه کننده به خاطر افراطی بودن مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
The ostentous decorations were criticized for being excessive.
معنی فارسی کلمه ostentous
:
شدت و مفرطی از نمایش برای جلب توجه یا تحسین.