معنی فارسی osteoarthritic
C1وضعیتی که در آن استخوانها و مفاصل دچار آرتروز و درد میشوند.
Relating to osteoarthritis, a degenerative joint disease.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او تشخیص آرتروز استخوانی در زانوهایش را دریافت کرد.
مثال:
She was diagnosed with osteoarthritic pain in her knees.
معنی(example):
وضعیتهای آرتروز استخوانی میتوانند به سفتی مفاصل منجر شوند.
مثال:
Osteoarthritic conditions can lead to joint stiffness.
معنی فارسی کلمه osteoarthritic
:
وضعیتی که در آن استخوانها و مفاصل دچار آرتروز و درد میشوند.