معنی فارسی osteoclastic
B2اوستیوکلاستیک به فعالیتی اشاره دارد که در آن استخوانهای قدیمی تجزیه میشوند.
Relating to the cells that break down bone tissue.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فعالیت اوستیوکلاستیک برای بازسازی استخوان ضروری است.
مثال:
The osteoclastic activity is crucial for bone remodeling.
معنی(example):
سلولهای اوستیوکلاستیک در تجزیه بافت استخوانی قدیمی کمک میکنند.
مثال:
Osteoclastic cells help in breaking down old bone tissue.
معنی فارسی کلمه osteoclastic
:
اوستیوکلاستیک به فعالیتی اشاره دارد که در آن استخوانهای قدیمی تجزیه میشوند.