معنی فارسی osteoclasty
B1اوسئوکلاستی به عمل جراحی تبدیل یا شکلدهی استخوان اشاره دارد.
A surgical procedure aimed at reshaping or reconstructing bone.
- NOUN
example
معنی(example):
جراح اوستیوکلاستی را برای تغییر شکل ساختار استخوان بیمار انجام داد.
مثال:
The surgeon performed osteoclasty to reshape the patient's bone structure.
معنی(example):
اوسئوکلاستی ممکن است در بهبود بعد از شکستگی استخوان کمک کند.
مثال:
Osteoclasty may help in enhancing recovery after a bone fracture.
معنی فارسی کلمه osteoclasty
:
اوسئوکلاستی به عمل جراحی تبدیل یا شکلدهی استخوان اشاره دارد.