معنی فارسی osteodermal

B2

واژه‌ای که به ویژگی‌ها و خصوصیات مربوط به استخوان‌درم اشاره دارد، به ویژه در زمینه‌های زیست‌شناسی و تکامل.

Pertaining to characteristics or features related to osteoderms, especially in biological contexts.

example
معنی(example):

ویژگی‌های استخوان‌درمال برای مطالعه تکامل در خزندگان اهمیت دارند.

مثال:

Osteodermal features are important for the study of evolution in reptiles.

معنی(example):

این تحقیق تنوع‌های استخوان‌درمال را در گونه‌های مختلف مورد تاکید قرار داد.

مثال:

The research highlighted osteodermal variations across different species.

معنی فارسی کلمه osteodermal

: معنی osteodermal به فارسی

واژه‌ای که به ویژگی‌ها و خصوصیات مربوط به استخوان‌درم اشاره دارد، به ویژه در زمینه‌های زیست‌شناسی و تکامل.