معنی فارسی oughted
B1بایدن، به معنای واجب یا ضروری بودن در انجام کاری.
To be morally required to do something.
- VERB
example
معنی(example):
او باید به او در کارش کمک میکرد.
مثال:
He oughted to help her with her work.
معنی(example):
گفتن اینکه کسی باید کاری انجام دهد به معنای وجود یک وظیفه اخلاقی است.
مثال:
To say someone oughted to do something is to imply moral obligation.
معنی فارسی کلمه oughted
:
بایدن، به معنای واجب یا ضروری بودن در انجام کاری.