معنی فارسی oundy
B1اوندی، صفتی که به صداهایی با مضمون خوشحال و شاداب اشاره دارد.
A descriptor for sounds that are vibrant and joyful.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صدای اوندی اتاق را پر از هیجان کرد.
مثال:
The oundy sound filled the room with excitement.
معنی(example):
او خندهای اوندی داشت که همه را به خنده انداخت.
مثال:
He had an oundy laugh that made everyone smile.
معنی فارسی کلمه oundy
:
اوندی، صفتی که به صداهایی با مضمون خوشحال و شاداب اشاره دارد.