معنی فارسی ounding

B1

اوندی، واژه‌ای که به رفتار یا عملی اشاره دارد که با صدا همراه است.

A term describing a sound-related action or behavior.

example
معنی(example):

سگ هنگامی که پیک را دید، شروع به رفتار اوندی کرد.

مثال:

The dog began its ounding behavior as it saw the mailman.

معنی(example):

اوندی او در مهمانی توجه همه را جلب کرد.

مثال:

His ounding at the party attracted everyone's attention.

معنی فارسی کلمه ounding

: معنی ounding به فارسی

اوندی، واژه‌ای که به رفتار یا عملی اشاره دارد که با صدا همراه است.