معنی فارسی ouph
A2اوف، صدایی است که به طور ناخودآگاه در شرایط درد یا شگفتی خارج میشود.
An involuntary sound made in response to discomfort or surprise.
- INTERJECTION
example
معنی(example):
او هنگامی که پایش را به چیزی زد، یک اوف از دهانش خارج شد.
مثال:
He let out an ouph when he stubbed his toe.
معنی(example):
او برای ابراز شگفتیاش صدای اوف از خود درآورد.
مثال:
She made an ouph sound to express her surprise.
معنی فارسی کلمه ouph
:
اوف، صدایی است که به طور ناخودآگاه در شرایط درد یا شگفتی خارج میشود.