معنی فارسی out front

A1

در قسمت جلو یا به ویژه در معرض دید قرار داشتن.

Installed or positioned at the front or forefront.

example
معنی(example):

ماشین در جلو خانه پارک شده بود.

مثال:

The car was parked out front of the house.

معنی(example):

او در جلو می‌ایستد تا مهمان‌ها را به محض ورود خوشامد بگوید.

مثال:

He stands out front to greet the guests as they arrive.

معنی فارسی کلمه out front

: معنی out front به فارسی

در قسمت جلو یا به ویژه در معرض دید قرار داشتن.