معنی فارسی outgeneral

B2 /aʊtˈdʒɛnɹəl/

تسلط یافتن یا تصمیم‌گیری در امور به طوری که دیگران تحت تأثیر قرار گیرند.

To take command of a situation or group in a way that influences others significantly.

verb
معنی(verb):

To outdo or surpass (someone) in military skill or leadership.

example
معنی(example):

مدیر تصمیم گرفت که در طول جلسه بر تیم تسلط داشته باشد.

مثال:

The manager decided to outgeneral the team during the meeting.

معنی(example):

معمول است که رهبران بر کارکنان خود تسلط داشته باشند تا آنها را تشویق کنند.

مثال:

It's common for leaders to outgeneral their staff to motivate them.

معنی فارسی کلمه outgeneral

: معنی outgeneral به فارسی

تسلط یافتن یا تصمیم‌گیری در امور به طوری که دیگران تحت تأثیر قرار گیرند.