معنی فارسی out to do something
B1به معنای هدف قرار دادن یا قصد داشتن برای انجام فعالیت خاصی.
Having the intention or purpose to achieve or accomplish something.
- IDIOM
example
معنی(example):
او به دنبال کشف فرصتهای جدید در حرفهاش است.
مثال:
She is out to explore new opportunities in her career.
معنی(example):
آنها به دنبال اثبات ارزش خود به تیم هستند.
مثال:
They are out to prove their worth to the team.
معنی فارسی کلمه out to do something
:
به معنای هدف قرار دادن یا قصد داشتن برای انجام فعالیت خاصی.