معنی فارسی out-thrust
B1به معنای فشار دادن یا جلو بردن چیزی به سمت جلو.
To push or thrust outward or forward.
- VERB
example
معنی(example):
شمشیر در حین دوئل به جلو فرو رفته بود.
مثال:
The sword was out-thrust during the duel.
معنی(example):
او با یک حرکت به جلو، نقطه نظرش را تأکید کرد.
مثال:
He made an out-thrust gesture to emphasize his point.
معنی فارسی کلمه out-thrust
:
به معنای فشار دادن یا جلو بردن چیزی به سمت جلو.