معنی فارسی out-by

B1

بیرون بودن، در حاشیه قرار داشتن، به دور از یک مکان مشخص، به صورت غیرمستقیم درگیر چیزی بودن.

Being outside or away from a specific location or situation.

example
معنی(example):

او همیشه می‌خواهد تا زمان شروع جلسه بیرون باشد.

مثال:

He always wants to be out-by the time the meeting starts.

معنی(example):

او تصمیم گرفت در حاشیه منطقه پیک نیک بماند در حالی که کودکان بازی می‌کردند.

مثال:

She decided to stay out-by the picnic area while the kids played.

معنی فارسی کلمه out-by

: معنی out-by به فارسی

بیرون بودن، در حاشیه قرار داشتن، به دور از یک مکان مشخص، به صورت غیرمستقیم درگیر چیزی بودن.