معنی فارسی out-guessing
B1بیش از حد حدس زدن از پیش، به خصوص در یک بازی یا موقعیت رقابتی.
To predict or anticipate something better than someone else.
- VERB
example
معنی(example):
او در بازی، حریفان خود را دست بالاتر میزند.
مثال:
He is out-guessing his opponents in the game.
معنی(example):
با تحلیل وضعیت، او حدس میزند که چه اتفاقی بعد از این خواهد افتاد.
مثال:
By analyzing the situation, she is out-guessing what will happen next.
معنی فارسی کلمه out-guessing
:
بیش از حد حدس زدن از پیش، به خصوص در یک بازی یا موقعیت رقابتی.