معنی فارسی out-of-body experience
B1تجربهای که در آن فرد احساس میکند که از بدن خود جدا شده و به مشاهده آن از یک مکان دیگر میپردازد.
A sensation of floating outside one's body, often associated with a near-death experience or meditative state.
- noun
noun
معنی(noun):
An experience in which one feels outside of one’s body.
example
معنی(example):
او تجربه خارج از بدن خود را برای درمانگر توصیف کرد.
مثال:
She described her out-of-body experience to the therapist.
معنی(example):
در حین مدیتیشن، او احساس کرد که تجربهای خارج از بدن دارد.
مثال:
During the meditation, he felt as though he was having an out-of-body experience.
معنی فارسی کلمه out-of-body experience
:
تجربهای که در آن فرد احساس میکند که از بدن خود جدا شده و به مشاهده آن از یک مکان دیگر میپردازد.