معنی فارسی out-of-hand
B1غیرقابل کنترل یا مدیریت، به ویژه در شرایط بحرانی.
Beyond control; unmanageable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
وضعیت به سرعت از کنترل خارج شد.
مثال:
The situation got out-of-hand very quickly.
معنی(example):
اگر زمان خود را مدیریت نکنید، میتواند از کنترل خارج شود.
مثال:
If you don't manage your time, it can get out-of-hand.
معنی فارسی کلمه out-of-hand
:
غیرقابل کنترل یا مدیریت، به ویژه در شرایط بحرانی.