معنی فارسی out-of-place

B1

بی‌جا، نامناسب، اشاره به چیزی که در یک موقعیت یا محیط خاص مناسب نیست.

Situated in the wrong place; not suitable or appropriate for a situation.

example
معنی(example):

او در رستوران مجلل احساس بی‌جایی کرد.

مثال:

He felt out of place at the fancy restaurant.

معنی(example):

تابلوی قدیمی در اتاق مدرن بی‌جا به نظر می‌رسد.

مثال:

The old painting looks out of place in the modern room.

معنی فارسی کلمه out-of-place

: معنی out-of-place به فارسی

بی‌جا، نامناسب، اشاره به چیزی که در یک موقعیت یا محیط خاص مناسب نیست.