معنی فارسی out-of-order

A2

خراب، غیرقابل استفاده، به‌ویژه در مورد دستگاه‌ها یا سیستم‌ها که در حال حاضر کار نمی‌کنند.

Not functioning or working correctly; unable to be used.

adjective
معنی(adjective):

Alternative spelling of out of order

example
معنی(example):

آسانسور خراب است و نمی‌توان از آن استفاده کرد.

مثال:

The elevator is out of order and cannot be used.

معنی(example):

دستگاه فروش اتوماتیک خراب است، بنابراین نمی‌توانید تنقلات خرید کنید.

مثال:

The vending machine is out of order, so you can't buy snacks.

معنی فارسی کلمه out-of-order

: معنی out-of-order به فارسی

خراب، غیرقابل استفاده، به‌ویژه در مورد دستگاه‌ها یا سیستم‌ها که در حال حاضر کار نمی‌کنند.