معنی فارسی out-stare
B1به معنای خیره کردن دیگری به مدت طولانیتر، به ویژه در فعالیتهای رقابتی.
To stare at someone longer than they stare at you, particularly in competitive activities.
- VERB
example
معنی(example):
او در طول بازی سعی کرد برادرش را خیره کند.
مثال:
He tried to out-stare his brother during the game.
معنی(example):
برای خیره کردن کسی به تمرکز زیادی نیاز است.
مثال:
To out-stare someone requires a lot of focus.
معنی فارسی کلمه out-stare
:
به معنای خیره کردن دیگری به مدت طولانیتر، به ویژه در فعالیتهای رقابتی.