معنی فارسی out-stared
B1عمل خیره کردن کسی به مدت طولانی یا موفقیت در هراس کردن دیگران.
The action of successfully staring longer than someone else or facing one's fears.
- VERB
example
معنی(example):
او وقتی دوستش را خیره کرد احساس افتخار کرد.
مثال:
She felt proud when she out-stared her friend.
معنی(example):
او به تردیدهایش خیره شد و تصمیم به عمل گرفت.
مثال:
He out-stared his doubts and decided to act.
معنی فارسی کلمه out-stared
:
عمل خیره کردن کسی به مدت طولانی یا موفقیت در هراس کردن دیگران.