معنی فارسی outbbred
B1بیشتر از دیگران به وجود آمدن یا برتری پیدا کردن در یک زمینه خاص.
To surpass or exceed in origin or breeding.
- VERB
example
معنی(example):
او در مسابقه از رقبای خود پیشی گرفت.
مثال:
He outbbred the competition in the race.
معنی(example):
او در تحصیلات از همکلاسیهایش پیشی گرفت.
مثال:
She outbbred her peers in academics.
معنی فارسی کلمه outbbred
:
بیشتر از دیگران به وجود آمدن یا برتری پیدا کردن در یک زمینه خاص.