معنی فارسی outbridge

B1

عملی که شامل پر کردن یا برطرف کردن فاصله‌ها یا مشکلات است.

To bridge gaps or issues more effectively than existing methods.

example
معنی(example):

طرح جدید شکاف‌های موجود در طراحی فعلی ما را پر می‌کند.

مثال:

The new design will outbridge the gaps in our current layout.

معنی(example):

این ویژگی قصد دارد مشکلاتی که در نسخه‌های قبلی مواجه بودیم را برطرف کند.

مثال:

This feature aims to outbridge the issues faced in earlier versions.

معنی فارسی کلمه outbridge

: معنی outbridge به فارسی

عملی که شامل پر کردن یا برطرف کردن فاصله‌ها یا مشکلات است.