معنی فارسی outbully

B1

تلاش برای برتری داشتن بر کسی به وسیله زورگویی یا تهدید کردن.

To attempt to dominate or intimidate someone more than others; to be more aggressive.

example
معنی(example):

او سعی کرد همکلاسی‌های خود را تحت فشار قرار دهد اما در نهایت خودش را ایزوله کرد.

مثال:

He tried to outbully his classmates but ended up isolating himself.

معنی(example):

او فهمید که تلاش برای زورگویی به خواهرش تنها باعث بروز بیشتر تنش می‌شود.

مثال:

She realized that trying to outbully her sister only caused more conflict.

معنی فارسی کلمه outbully

: معنی outbully به فارسی

تلاش برای برتری داشتن بر کسی به وسیله زورگویی یا تهدید کردن.