معنی فارسی outbulging

B1

حالت فعلی برآمده شدن یا نمایان شدن در یک جسم به صورت گسترش یافته.

The act of bulging outwards or the state of being swollen outward.

example
معنی(example):

دیوارهای برآمده ساختمان سایه جالبی ایجاد کردند.

مثال:

The outbulging walls of the building created an interesting shadow.

معنی(example):

او در حین سیلاب به کوله‌های برآمده رودخانه نگاه کرد.

مثال:

She watched the outbulging riverbanks during the flood.

معنی فارسی کلمه outbulging

: معنی outbulging به فارسی

حالت فعلی برآمده شدن یا نمایان شدن در یک جسم به صورت گسترش یافته.