معنی فارسی outbulged
B1حالت برآمده شدن یا نمایان شدن در یکی از اجزاء، به ویژه در نتیجه فشار زیاد.
To have swollen outward or appeared bulged due to external pressure.
- VERB
example
معنی(example):
تایر بعد از اینکه بیش از حد پر شده بود، برآمده شد.
مثال:
The tire had outbulged after being overinflated.
معنی(example):
او ناحیه برآمده روی سطح آب را متوجه شد.
مثال:
He noticed the outbulged area on the surface of the water.
معنی فارسی کلمه outbulged
:
حالت برآمده شدن یا نمایان شدن در یکی از اجزاء، به ویژه در نتیجه فشار زیاد.