معنی فارسی outcorner

B1

گوشه بیرونی، نقطه‌ای که دو خط یا سطح در خارج از یک شکل با هم موازی می‌شوند.

An external corner of a defined space, typically where two surfaces meet at an angle.

example
معنی(example):

توپ در حین بازی از گوشه خارج شد.

مثال:

The ball went out of the corner during the game.

معنی(example):

او در گوشه خیابان ایستاد.

مثال:

He stood at the outcorner of the street.

معنی فارسی کلمه outcorner

: معنی outcorner به فارسی

گوشه بیرونی، نقطه‌ای که دو خط یا سطح در خارج از یک شکل با هم موازی می‌شوند.